قانون جذب از رویا تا واقعیت

همه چیز در جهان در حال چرخش است. آب تبخیر می شود و به ابر تبدیل می شود. سپس ابرها به شکل باران بر زمین می بارند و این چرخه تا ابد تکرار می شود. ذهن نیز ابتدا به اجسام را در ذهن به تصویر می کشد، سپس با تمرکز و قدرت بخشیدن به آن در بیرون نمود پیدا میکند. این چرخه نیز همیشه ادامه دارد. یعنی انسان با روبرو شدن با شرایط جدید، خواسته های جدید را شناسایی میکند. سپس در ذهن خود به دنبال راه حل می گردد و در نهایت آن را تجلی می بخشد. این همان قانون جذب است.

رمز موفقیت در تجلی خواسته ها و به واقعیت در آوردن آنها، اسمترار است. استمرار در ارسال فرکانس آن به جهان و انرژی دادن به آن کالبد ذهنی. لیوانی را تصور کنید که بر روی کاغذ طراحی شده. برای اینکه به واقعیت تبدیل شود، باید با ماده ای از جنس گل یا شیشه به آن واقعیت ببخشیم. واقعیت بیخشیدن به اجسام نیز با همین روش یعنی انرژی دادن به یک کالبد ذهنی ایجاد می شود.

با شنیدن نام قانون جذب شاید تصور کنیم قرار است با قانونی آشنا شویم که به ما کمک کمی کند تا تنها مواردی که در بیرون وجود دارند را به سوی خود جذب کنیم. اما این قانون برای خلقت نیز مورد استفاده قرار می گیرد. به بیانی دیگر هر آنچه در مقدمه این نوشتار گفته شد، تعریف قانون جذب بود. قانونی ازلی که تا ابد بدون تغییر باقی خواهد ماند. یعنی هر زمان مورد استفاده قرار گیرد، پاسخی یکسان به فرد استفاده کننده خواهد داد. حال در ادامه بررسی میکنیم که چگونه می توانیم از قانون جذب استفاده کنیم.

برای استفاده از قانون جذب نیاز به تمرکز، تجسم و احساسات داریم. به بیانی دیگر اگر میخواهید چیزی را که در بیرون از شما وجود ندارد یا وجود دارد اما میخواهید آن را به زندگی خود وارد کنید، ابتدا باید بتوانید آن را در ذهن خود به تصویر بکشید. با به تصویر کشیدن آن آن کالبد خالی شکل می گیرد. حال باید بتوانید داشتن آن و بودن با آن را حس کنید. اگر دوست دارید صاحب خانه باشید، باید بتوانید از قبل از رسیدن به آن صاحب خانه بودن را احساس کنید. در ذهن داشتن آن و زندگی کردن با آن خانه را تجربه کنید. سپس با استمرار در این امر می توانید آن را جذب کنید. تمام این مراحل نیاز به تمرکز دارد که باید آن را در خود ایجاد کنید.

گاهی شما تصویر خواسته تان را در ذهن ایجاد میکنید و تلاش میکنید داشتن آن را احساس کنید. اما باورهایی در عمق وجودتان فریاد می زنند که این غیر ممکن است. تو هرگز به خواسته ات نمی رسی. سخت است. کسی قبلا نتوانسته یا اگر توانسته به آن برسد، با کمک دیگران بوده و تو اکنون تنهایی. این باورها تا زمانی که در ذهن و ضمیر ما قالب باشند، ما نمی توانیم به خواسته هایمان رنگ و بوی واقعیت ببخشیم. پس تلاش برای تغییر باورهای نامناسب در درجه اول اهمیت قرار دارد. لازم به ذکر است که باورهای غلط به یکباره تغییر نمی کنند و برای تغییر آنها نیاز به صرف زمان، انرژی و اسمترار هست.

دستیابی به خواسته ها از طریق قانون جذب یک فرآیند تماما ذهنی نیست. ابتدا با تجسم و تصویر سازی آغاز می شود. در این مسیر باورهای ذهنی اصلاح می شوند. اما در نهایت جهان ما را به سوی مسیرهایی که راه رسیدن ما به خواسته مان قرار دارد هدایت میکند. ما را پله به پله به اهدافمان نزدیک و نزدیکتر میکند. در این بخش جنس اقدامات تغییر میکنند. دیگر تنها اقدامات ذهنی کارساز نیستند. آنها تنها ما را به سوی فرصت هایی که ما را به خواسته مان می رسانند هدایت میکنند اما پس از این مرحله باید دست به اقدام عملی بزنیم. باید برای رسیدن به رؤیاها کاری کنیم.

قانونی مکمل که در بتن قانون جذب وجود دارد، قانون تکامل است. این قانون بیان می کند که برای رفتن از جایی و مرحله ای به جایی دیگر یا مرحله ای بالاتر باید پله به پله مراحل رشد و تکامل را طی کنیم. هر بار با حرکت کردن در مسیر خواسته ها ذره ای بزرگتر و بهتر می شویم. کارهایی که برای طی کردن این تکامل لازم است انجام دهیم را جهان به صورت هدایت هایی که در ذهن ما آشکار می شود به ما می گوید. هدایت های هر کسی بنابر شرایطی که در آن قرار دارد با دیگران متفاوت است. پس هیچگاه به دنبال مسیری که افراد برای دستیابی به خواسته شان طی کرده اند نباشید. تمرکز خود را بر هدف و مسیری که خودتان باید طی کنید قرار دهید.

پیشتر گفتیم که برای تحقق بخشیدن به کالبدی خالی باید آن را به طور مستمر با انرزی تغذیه کنیم. این انرژی ها با ارسال فرکانس هایی ذهنی ایجاد می شوند. ما با توجه کردن به هر چیز، با ذهنمان فرکانسی هم ارتعاش با آن را به جهان ارسال میکنیم.

طبق قانون ارتعاش هر پدیده ای در این جهان ارتعاشی مخصوص به خود را دارد. وقتی به یک موضوع فکر میکنیم، ذهن فرکانس هایی هم جنس با آن موضوع را به جهان می فرستد. وقتی این کار را به مدت کافی انجام دهیم، خودمان هم ارتعاش با آن موضوع می شویم و طبق قانون انرژی، هر چیزی در کنار پدیده ی هم ارتعاش با خود قرار میگیرد. یعنی اگر ما با فقر و نداری هم ارتعاش شده باشیم در کنار آن و اگر با ثروت و دارائی هم ارتعاش باشیم در کنار ثروت و دارائی و تجربه یک زندگی لذت بخش قرار خواهیم گرفت.